hamyarihaie man

motonave

hamyarihaie man

motonave

غسالخانه توی کوچه باغ پدربزرگ بود۰ با پنجره های شکسته و دیوارهای ریخته۰ می دویدیم دنبال پدربزرگ و می خندیدیم۰ ما را با غسالخانه چه کار؟ 

باغ پدربزرگ توی کوچه ی غسالخانه بودبادرخت های خشکیده و برگ های ریخته  می دویدیم دنبال پدربزرگ و گریه می کردیم ما را با باغ پدربزرگ چه کار؟